English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8103 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
theory of consumer's choice U نظریه انتخاب مصرف کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
consumer's choice U انتخاب مصرف کننده
consumer choice U انتخاب مصرف کننده
consumption theory U نظریه مصرف
underconsumption theory U نظریه مصرف ناکافی
underconsumption theory of U نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
relative income hypothesis U براساس این نظریه که توسط جیمزدوزنبری بیان شده مصرف تابع درامد نسبی
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
consumers U مصرف کننده
consumer U مصرف کننده
users U مصرف کننده
user U مصرف کننده
consumer preference U رجحان مصرف کننده
consumer protection U حمایت از مصرف کننده
consumerism U حمایت از مصرف کننده
consumer psychology U روانشناسی مصرف کننده
rational consumer U مصرف کننده عقلائی
consumer surplus U نصیب مصرف کننده
soverignty of the consumer U حاکمیت مصرف کننده
service cable U کابل مصرف کننده
consumer credit U اعتبار مصرف کننده
consumer behaviour U رفتار مصرف کننده
representative consumer U مصرف کننده نمونه
consumer equilibrium U تعادل مصرف کننده
consumer sovereignty U حاکمیت مصرف کننده
elector U انتخاب کننده
selectively U انتخاب کننده
selective U انتخاب کننده
choosy U انتخاب کننده
choosey U انتخاب کننده
electors U انتخاب کننده
chooser U انتخاب کننده
outvoter U انتخاب کننده
selectors U انتخاب کننده
selector U انتخاب کننده
consumer economics U علم اقتصاد مصرف کننده
dominant user U یکان مصرف کننده عمده
electress U خانم انتخاب کننده
selector switch U گزینه انتخاب کننده
constituent U انتخاب کننده موکل
constituents U انتخاب کننده موکل
selector channel U کانال انتخاب کننده
consumer's surplus U یکنواختی قیمتها برای مصرف کننده
consumer appeal U تاثیر محصول روی مصرف کننده
recommended retail price U قیمت توصیه شده برای مصرف کننده
selective U دارای حسن انتخاب گلچین کننده
selectively U دارای حسن انتخاب گلچین کننده
consumer advertising U تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
form utility U در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
stages theory of economic growth U نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
neoclassical economics U در این اقتصاد تمرکز بیشتر بروی تقاضای مصرف کننده وروشهای ریاضی است
bespoke software U نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است
benzocaine U ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
average propensity to consume U میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility U اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics U امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
freeware U نرم افزار که بدون هزینه دراختیار مصرف کننده قرار داده میشود برنامه رایگان رایگان ابزار
channel selector U انتخاب کننده کانال تلویزیون کانالگیر تلویزیون
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
power consumer U مصرف انرژی مصرف توان
margin propensity to consume U تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
shelf life U مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
subsistence theory of wages U نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
ineligibility U عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
classical theory of money U نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
checks U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
menu item U یک انتخاب در فهرست انتخاب
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
controlled reprisal U انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
theorem U نظریه
queing theory U نظریه صف
in the light of U نظریه
position U نظریه
theorems U نظریه
positioned U نظریه
two cents worth <idiom> U نظریه
notion U نظریه
queuing theory U نظریه صف
commenting U نظریه
theories U نظریه
suggestion U نظریه
lookout U نظریه
lookouts U نظریه
opinion U نظریه
theory U نظریه
commented U نظریه
opinions U نظریه
recommendation U نظریه
views U نظریه
viewed U نظریه
comment U نظریه
notions U نظریه
view U نظریه
suggestions U نظریه
thebe U نظریه
viewing U نظریه
viewpoints U نظریه
outlook U نظریه
points of view U نظریه
viewpoint U نظریه
point of view U نظریه
recommendations U نظریه
theorem proving U اثبات نظریه
notional U فکر نظریه
attensity U در نظریه تیچز
theory of numbers U نظریه اعداد
valence theory U نظریه والانسی
automata theory U نظریه ماشینها
three component theory U نظریه سه مولفهای
theory of accumulation U نظریه انباشته
value theory U نظریه ارزش
tetrachromatic theory U نظریه چهاررنگی
balance theory U نظریه توازن
theorization U نظریه پردازی
theory of value U نظریه ارزش
viewing U نظریه عقیده
trireceptor theory U نظریه سه گیرندهای
trichromatic theory U نظریه سه رنگی
theory of relativity U نظریه نسبیت
transformism U نظریه تطور
transformational theory U نظریه تطور
viscoelastic theory U نظریه ویسکوالاستیک
viewed U نظریه عقیده
view U نظریه عقیده
reading U نظریه شور
two factor theory U نظریه دو عاملی
stagnation thesis U نظریه رکود
social theory U نظریه اجتماعی
theory of rent U نظریه اجاره
theory of saving U نظریه پس انداز
readings U نظریه شور
views U نظریه عقیده
learning theory U نظریه یادگیری
theoretician U نظریه پرداز
automata U نظریه ماشین ها
set theory U نظریه مجموعه ها
perturbation theory U نظریه اختلال
heam yoei vooly U نظریه نیرو
poetics U نظریه شاعرانه
communication theory U نظریه ارتباط
communication theory U نظریه ارتباطات
price theory U نظریه قیمت
hartree theory U نظریه هارتری
probability theory U نظریه احتمالات
refute U رد کردن نظریه
refuted U رد کردن نظریه
local theory U نظریه اختصاصی
innovation theory U نظریه نواوری
information theory U نظریه اطلاعات
information theory U نظریه خبر
information theory U نظریه اگاهی
logic theory U نظریه منطقی
continuity theory U نظریه پیوستگی
maxwellian view U نظریه ماکسولی
theorists U نظریه پرداز
molecular theory U نظریه مولکولی
game theory U نظریه بازیها
network theory U نظریه شبکه
noncontinuity theory U نظریه ناپیوستگی
one factor theory U نظریه یک عاملی
refuting U رد کردن نظریه
refutes U رد کردن نظریه
group theory U نظریه گروهی
probability theory U نظریه احتمال
submission U افهار نظریه
equilibrium theory U نظریه تعادل
theorist U نظریه پرداز
electron theory U نظریه الکترونی
duplicity theory U نظریه دو جزیی
field theory U نظریه میدانی
dust cloud theory U نظریه غباری
economic theory U نظریه اقتصادی
replacement theory U نظریه جایگزینی
kinetic theory U نظریه جنبشی
electomagnetic theory U نظریه الکترومغناطیسی
electron theory U نظریه الکترونها
facet theory U نظریه رویه ها
theoreticians U نظریه پرداز
recapitulation theory U نظریه بازپیدایی
representation theory U نظریه نمایش
quantum theory U نظریه کوانتومی
graph theory U نظریه گرافها
queuing theory U نظریه صف بندی
game theory U نظریه بازی
classical theory U نظریه کلاسیک
capital theory U نظریه سرمایه
group theory U نظریه گروهها
general theory U نظریه عمومی
equal sacrifice theory U نظریه برابری فداکاری
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1the selected wells are 5 boreholes only, and desired samples quantity is 150-200 kg
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
1محمد حسین صحرائی
4express, overexpression
1 moves up the range
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com